شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

آتشی مست در شهر

| سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۵۲ ب.ظ | ۱ نظر


آبیﻫﺎ: آتشی، خاموش شو.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: مستی. دیری نپاید که هشیار شوی؛ و آنﮔﺎه سوزش آغاز ﻣﻰشود.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: از شهر بیرون برو، پیش از آنﮐﻪ دوزخ شود.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: یک ظرف آب بیاورید. باید خاموشش کنیم.

 

 

 

 

 

نظرات  (۱)

  • صائب کفایتی
  • و این ♥
    پاسخ:
    ممنون :).

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی