شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

آتشی مست در شهر

| سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۵۲ ب.ظ | ۱ نظر


آبیﻫﺎ: آتشی، خاموش شو.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: مستی. دیری نپاید که هشیار شوی؛ و آنﮔﺎه سوزش آغاز ﻣﻰشود.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: از شهر بیرون برو، پیش از آنﮐﻪ دوزخ شود.

آتشی: من ﻣﻰخواهم بسوزم.

آبیﻫﺎ: یک ظرف آب بیاورید. باید خاموشش کنیم.

 

 

 

 

 

جهنّم هست؛ همین حالا؛ با گناه ما متولد شده.

| دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۸:۴۰ ب.ظ | ۲ نظر

حسش ﻣﻰکنی؟  

 

مستی؟! نمیﺳﻮزی؟! چرا؟! با چه شرابی؟!

| دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۸:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

شهر جهنّم

| يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۸:۱۱ ب.ظ | ۲ نظر

خداوند از خاک، انسان را ﻣﻰآفریند؛ و شهر را؛ و انسان از شهر، آتش را. 

پیامبر مهربان

| سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۱۴ ق.ظ | ۱ نظر


باغ کتاب

| دوشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۴۹ ب.ظ | ۴ نظر


سرخ مونوکروم

| چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۶ نظر

گاهی هنر هنرمند به تولید فرم ﻣﻰانجامد؛ گاهی نه.  

گاهی این فرم سرخ است.

هنر بسیاری از هنرآموزان مدرسهﻯ هنرهای زیبا، با تولد فرمی سرخ آشکار ﻣﻰشود. 

 عنوان: سرخ مونوکروم

هنرمند: حسین ابن منصور حلاج


هنر کوتاﻩقامت

| دوشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۵۶ ق.ظ | ۴ نظر

یک اثر کوتاﻩقامت از یک انسان کوتاﻩقامت:

در بسیاری از آثار هنری عصر جدید٬ هدفی فراتر از تولید فرم وجودﻧﺪارد.

مراقب قامت نگاهتان باشید٬ که کوتاه نشود.

البته منظورم این نیست که به آثار  کوتاﻩقامت نگاه نکنید.

فقط٬ مراقب قامت نگاهتان باشید٬ که کوتاه نشود.

چه تفاوتی بین کیمیا و chemistry هست؟

| جمعه, ۲۹ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۳۷ ب.ظ | ۲ نظر