شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

سدرة المنتهی

| جمعه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ | ۰ نظر

بلوطی از زاگرس، نخل خرمایی از میان‌رودان، کاج همیشه‌بهاری از جبل‌عامل، بائوبابی از یمن، زیتونی از اورشلیم؛ چه‌تفاوتی می‌کند؟ همه‌ی ما اعضای گروه سرودهای صلح و شادی هستیم.
ریشه‌هایمان را که در سرتاسر این پهنه‌ی مقدّس گسترده شده، بیرون می‌کشیم؛ و زمین را می‌پبماییم، تا جمع شویم؛ و شاخه‌هایمان را درهم بتنیم. این‌گونه شبیه درخت آسمانی سدرة المنتهی می‌شویم.

هیزم‌شکنانی از یهودیه می‌کوشند تنه‌ها و شاخه‌های متراکم‌مان را که از نیوشیدن آوای نی شبانان سبز شده، بسوزانند؛ غافل از این‌که آتش برپاشد از درختان وحدت‌یافته آن‌قدر عظیم و شعله‌ور است، که چوپان درراه‌مانده‌‌ای از دورترین نقاط شب ظلمانی آن را می‌بیند؛ و به‌سمتش می‌آید، که
«... إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى »

او که بیاید، آتش را پرنیان و هر شاخه‌ی شکسته‌ی ما را عصایی می‌کند در دست خود‌. عصا را که بیفکند، اژدهایی مهیب به‌جنبش درخواهدآمد؛ و هیزم‌شکنان را از ترس فراری می‌دهد. آن‌وقت زمانش می‌رسد که با عصایش برگ‌هایمان را نوازش کند و برای گوسفند‌هایش غذا بریزد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی