شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

رُباتِ استعماری

| جمعه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۰، ۰۲:۰۴ ب.ظ | ۰ نظر


🎩🤖☠🐝  داستانِ رُباتِ استعماری

 

🎩🤖🚀 ربات‌های کلاه‌استوانه‌ای کهکشان را در 
🌌جست‌وجوی سنگ سُرخ زیر پا گذاشته‌بودند؛
🚨 از این کره به آن یکی، تا سنگ سرخی را
که ماده‌ی اولیه‌ی ساخت‌وسازهایشان 
بود، از دل سیّاره‌ها بیرون بکشند.
سنگ سرخِ سیّاره‌ی شماره‌ی ده 
از همه مرغوب‌تر بود. ساکنان 
سیّاره‌ی شماره‌ی ده، ربات‌های
بومی و زنبورهای فلج‌کننده بودند. 
ربات‌های بومی جمعیت زنبورهای 
فلج‌کننده را کنترل می‌کردند؛ 
زنبورهایی که نقش دزدان 
دریایی را در فضای 
میان‌سیّاره‌ای بازی 
می‌کردند و با ایجاد 
نقص فنی در هر سفینه‌ای
مقدّمات سقوطش را فراهم
می‌کردند. ربات‌های بومی و
زنبورهای زرد مُهلک روزگارشان 
را می‌گذراندند، تا این‌که ربات‌های
کلاه‌استوانه‌ای از راه رسیدند‌. آن‌ها 
سفینه‌هایشان را انباشتند؛ نه‌تنها از 
سنگ سرخ، بلکه از ربات‌های بومی، 
تا از آن‌ها کارهای سنگین بکشند. 
حمل و فرآوری آن‌ همه سنگ به 
نیروی زیادی نیاز داشت. با 
گرفتاری ربات‌های بومی، 
جمعیت زنبورهای 
خطرناک زیاد شد. 
زنبورها با قدرتی 
بی‌سابقه، سفینه‌‌های
پرشماری را پایین کشیدند 
و پس از مدّتی سطح سیاره‌ی 
شماره‌ی ده را به لاشه‌زاری از 
سفینه‌های گوناگون تبدیل 
کردند؛ سفینه‌هایی که 
بسیاری از آن‌ها نشان 
کلاه‌استوانه‌ای داشتند.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی