شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شکرستان

مسافرِ عالمِ خیال

شهید عزیز ما به‌روایت چوب‌کبریت و فندک

| يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۰۷:۵۲ ب.ظ | ۱ نظر

شهید عزیز ما به‌روایت چوب‌کبریت و فندک

داستان ما در دنیای کبریت‌ها رخ می‌دهد.
فرمان‌ده‌ی چوب‌کبریت‌ها به سرزمین
هم‌سایه سفر کرد. رئیس فندک‌ها
تصمیم گرفت فرمان‌ده را منفجر
کند، تا به چوب‌کبریت‌ها 
ضربه‌ی سنگینی بزند؛ 
ولی از یک قاعده‌ی 
کهن خبر نداشت؛
شبیه بی‌خبری 
جادوگر برفی،
هنگام قربانی‌کردن 
اصلان روی میز سنگی 
سرزمین نارنیا. قاعده‌ای
شبیه به همان‌، که قربانی 
بی‌گناه روی میز نارنیا را 
زنده می‌کرد، در مورد 
فرمان‌ده هم عمل کرد.
فرمان‌ده به کبریت‌ها
وحدت بخشید و 
آن‌ها را در هیئت 
موشکی کوبنده 
به‌سوی رئیس 
فندک‌ها
بازفرستاد؛ 
بازفرستادنی
مهیب، که فندک‌ها 
☄🚀 را فراری داد.

 

نظرات  (۱)

  • دست انداز
  • عالی خدا قوت

    پاسخ:
    سلامت باشید عزیز. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی